تابه‌حال فکر کردید به اینکه چرا خداوند انسان‌ها را متفاوت آفریده است؟ این تفاوت‌ها چیست و چه اثری بر وظایف انسان دارد؟ به‌عبارتی دیگر وقتی خداوند انسان‌ها را متفاوت آفریده باید برای هر یک از آنها هم وظایفی خاص تعیین می‌کرد در حالی که تکلیف بندگان در مورد خداوند و مخلوقات مانند یکدیگر است؛ مثلا همه باید خداوند را عبادت کنند، تکالیف شرعی را انجام دهند، حقوق الهی را رعایت کنند و در مورد مخلوقات و انسان‌های دیگر هم طبق دستورات عمل کنند. آیا این یگانگی در تکلیف با تفاوت در خلقت، در تضاد نیست؟ این سوال را این‌چنین باید پاسخ داد که انسان‌ها در عین تفاوت یکی هستند و همه از امکانات و توانایی بالا برای نیل به هدف برخوردارند. خداوند ما را متفاوت آفرید تا هر یک بتوانند نیازهای دیگران را پاسخ دهند و در نحوه رفع نیازها آزموده شوند. خداوند در آیه165 سوره انعام می‌فرماید: «اوست که شما را جانشینان (یکدیگر در) زمین قرار داد و درجات بعضى از شما را بر بعضى دیگر برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده، بیازماید.»

این تفاوت‌های ظاهری هیچ شرافتی نمی‌آورند و کسی که از توان بالا در تحصیل، ثروت، مقام، جایگاه، شهرت، شغل و... برخوردار است به‌هیچ عنوان از کسانی‌که این امکانات را ندارند بالاتر نیست. انسان‌ها به‌واسطه رفع نیازهای‌شان است که دیگران را بالاتر و گاهی پایین‌تر می‌بینند اما در نزد خدا این‌چنین نیست. یعنی انسان‌ها وقتی ببینند به نان بیشتر از میوه نیاز دارند، فکر می‌کنند نانوا از میوه فروش بالاتر است! و بیشتر به او احترام می‌گذارند و بر دیگران مقدمش می‌دارند. در حالی‌که خداوند هیچ نیازی به کسی ندارد پس کرامت را بر پایه تقوا می‌گذارد و انسان‌ها را در این سطح محترم می‌شمارد. آیه62 سوره نساء می‌گوید: «و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایسته گانند و آنان چه نیکو همدم اند.»

اگر خداوند انسان‌ها را در خلقت و ذات متفاوت می‌آفرید دیگر امکان پیشرفت وجود نداشت و نمی‌شد که شاگردی با تمرین، تلاش و ممارست بر استاد خود برتری پیدا کند زیرا در همان سطحی که آفریده شده می‌ماند. همه ما افراد زیادی را می‌شناسیم که روزی بدون داشتن امکاناتی یکی شغل و زندگی عادی داشتند اما با کوشش توانستند بهترین زندگی را برای خود فراهم کنند. البته در این حالت هم انسان‌ها برای خداوند یکسان هستند و هیچ برتری نسبت به دیگری پیدا نمی‌کنند مگر با عمل صالح؛ یعنی فردی که تلاش و کوشش می‌کند از پله اول خود را به پله دهم می‌ساند، در نظر مردم از جایگاه بالایی برخوردار است اما برای خداوند همان فرد قبلی است مگر این‌که تقوایش بیشتر باشد. پس عمل صالح است که انسان را بالا می‌برد. «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»(فاطر10) انسان‌ها نیز نباید ارزش‌مداری‌شان را بر مبنای نیاز خود و یا توانایی‌های مادی بگذارند.

برخی در استدلال به‌اینکه خداوند هر کسی را با ذاتی معین و توانی مجزا آفریده است ما را به سخن ابن‌سینا ارجاع می‌دهند که گفته: «خدا زردآلو را زردآلو نکرده، بلکه آن را (از اول به صورت زرد آلو) ایجاد کرده است.» البته باید این مطالب را کامل دید تا منظور بوعلی را فهمید، اما اگر زردآلویی توانست خود را سیب کند چه؟ بسیاری از اندیشمندان نتوانستند این تفاوت‌ها را درک و علت آن را دقیق‌تر بیابند. هنگامی که از خلقت متفاوت انسان‌ها توسط خداوند گفته می‌شود با این سوال مواجه می‌شوند که: «اگر خلقت انسان‌ها ذاتا با یکدیگر متفاوت است، پس چرا آنها می‌توانند در زندگی از یکدیگر پیشی بگیرند؟ مگر نیستند کسانی‌که روزی در بیراهه بودند و روزی دیگر در بهترین راه و بهترین جایگاه؟ معمولا این سوال بدون پاسخ مانده است زیرا اهل اندیشه نمی‌توانند قبول کنند که خداوند همه انسان‌ها را در یک سطح آفریده؛ ما وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم برخی از انسان‌ها با معلولیت یا با مشکلات و امراض جسمانی به‌دنیا آمده‌اند و برخی دیگر سالم و قدرتمندند و این یعنی تفاوت؛ اما وقتی کمی تحقیق می‌کنیم در می‌یابیم که همان انسان‌های کم‌توان از نظر جسمی، روحی قوی دارند و همتی راسخ؛ تا جایی‌که با کمی تلاش می‌توانند از انسان‌های سالم بهتر عمل کنند و در مرتبه بالاتری قرار بگیرند.

تفاوت میان انسان‌ها از نگاه ما یک معنا می‌دهد و از نگاه خداوند معنای دیگر دارد. پس بهترین کار این است که انسان‌ها را از نگاه خداوند ببینیم و نه با نگاه، ابزار و توان خودمان؛ نتیجه آنکه تفاوت در انسان‌ها در عین عدالت برقرار است زیرا خداوند در تفاوت‌ها توانایی انسان‌ را مساوی آفریده است؛ مسلما خداوند بیشتر از توان انسان از او نمی‌خواهد اما اگر بنا بود خدا یکی را قوی و دیگری را ضعیف خلق کند انسان‌ها با او احتجاج می‌کردند که اگر مرا هم قوی آفریده بودی می‌توانستم بنده خوبی باشم و... پس تفاوت‌ها ربطی به ذات انسان‌ها ندارد زیرا ذات انسان‌ها بسیار قدرتمند، ارزشمند و قابل احترام است؛ پس همه انسان‌ها در هر مقام و رتبه‌ای ارزشمندند و محترم؛